خاورمیانه منطقه ای غنی از تاریخ که از نو باید شناخت
خاورمیانه منطقه ای غنی از تاریخ که از نو باید شناخت
آرمان تبریز-یادداشت/محمدرضا ایازی؛خاورمیانه یک مجموعه جغرافیایی ساده نیست، بلکه منطقه ای بسیار مرکب و غنی از تاریخ است که در طول زمان بر اساس تنوع زیادی از عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بازتعریف شده است.

آرمان تبریز-یادداشت/محمدرضا ایازی؛خاورمیانه یک مجموعه جغرافیایی ساده نیست،بلکه منطقه ای بسیارمرکب وغنی ازتاریخ است که درطول زمان بر اساس تنوع زیادی از عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بازتعریف شده است.

این مهد برخی از قدیمی ترین تمدن های بشری بود. تقریباً در قرن ۷-۸ به طور کامل اسلامی شد، تا حد زیادی و برای مدت طولانی تحت سلطه عثمانی (قرن ۱۵-۲۰) بود. این کشورها که به منابع عظیم نفتی مجهز است و بنابراین برای تامین انرژی جهان تعیین کننده است، برای چندین دهه یکی از ناپایدارترین مناطق ژئوپلیتیکی کره زمین بوده است. مرزهای خاورمیانه.

منجر به سردرگمی هایی در مورد تعاریف در حال تغییر آن شده است

خاورمیانه یک منطقه ژئوپلیتیکی است که معمولاً شامل عربستان، آسیای صغیر، تراکیه شرقی، مصر، ایران، عراق و بخش‌هایی از یمن است. این اصطلاح به عنوان جایگزینی برای اصطلاح خاور نزدیک در مقابل خاور دور که از اوایل قرن بیستم شروع شد، به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. اصطلاح “خاورمیانه” منجر به سردرگمی هایی در مورد تعاریف در حال تغییر آن شده است و برخی آن را تبعیض آمیز یا بیش از حد اروپایی محور می دانند. این منطقه شامل اکثریت قریب به اتفاق سرزمین هایی است که در تعریف نزدیک آسیای غربی شامل ایران اما بدون قفقاز جنوبی گنجانده شده است و همچنین شامل تمام مصر و نه فقط منطقه سینا و کل ترکیه می شود.

در کل خاورمیانه خاورمیانه منطقه ای است که آسیا، آفریقا و اروپا در آن به هم می رسند. کشورهایی که در حال حاضر خاورمیانه را تشکیل می دهند را می توان به چهار گروه تقسیم کرد: • شمال شرق آفریقا (لیبی، مصر) • کشورهای هلال حاصلخیز (سوریه، لبنان، اردن، عراق و اسرائیل) • کشورهای شبه جزیره عربستان (عربستان سعودی، یمن، کویت، بحرین، قطر، امارات امارات متحده عربی و عمان) • ردیف شمالی (ترکیه و ایران).

درگسترده‌ترین معنای جغرافیایی، واژه خاورمیانه نشان‌دهنده آن قوس دولت‌هایی است که – از غرب به شرق – از مراکش به پاکستان می‌رود، از جمله سودان به جنوب پهنا دارد.

این واژه در آغاز قرن بیستم توسط آمریکایی ها ابداع شد، پس از جنگ جهانی دوم وارد استفاده کنونی شد و در نهایت جایگزین اصطلاح قدیمی خاور نزدیک شد، که البته مغرب را شامل نمی شد، یعنی ایالات شمال آفریقا از مراکش تا مصر را مستثنی می کرد.
از آنچه به اختصار اشاره شد، آشکار می شود که عبارت خاورمیانه چیزی نیست جز یک قرارداد جغرافیایی-سیاسی که منعکس کننده تاریخ و سنت های تاریخ نگاری قدرت های استعماری سابق اروپایی – درراس بریتانیا و فرانسه – یا غرب است.
ابرقدرت، متحد در هیچ موردی نمی توان از این واژه برای نشان دادن همه کشورهای عربی استفاده کرد،
زیرا در میان خاورمیانه کشورهایی وجود دارند که عرب نیستند: ترکیه (با اکثریت ترک)، اسرائیل (با اکثریت یهودی) و ایران (با اکثریت فارس) . همچنین نمی توان آن را به معنای دینی، مترادف مجموعه ای از دولت های اسلامی به کار برد.

این به دو دلیل است. اول از همه، پرجمعیت ترین ایالت های امت (جهان اسلام) در آن ترکیب یافت نمی شود، بلکه در جنوب و شرق آسیا (اندونزی، پاکستان، هند، چین) یا در آفریقا (نیجریه): اولین عربی-خاورمیانه است.
کشور مصردررتبه بندی پرجمعیت ترین کشورهای اسلامی است که تنها در رتبه هفتم قرار دارد.

اولین تهاجم نظامی علیه عثمانی از امپراتوری فرانسه

  اولین تهاجم نظامی علیه عثمانی از امپراتوری توسط فرانسه صورت گرفت که در سال ۱۸۳۰ فتح الجزایر کنونی را آغاز کرد که تا استقلال فرانسه باقی ماند و در سال ۱۹۶۲ پس از یک جنگ طولانی و خونین آزادیبخش به دست آمد. تونس (از ۱۸۸۱ تا ۱۹۵۶) و مراکش (از ۱۹۱۲ تا ۱۹۵۶) که هرگز بخشی از امپراتوری عثمانی نبودند، به زودی به عنوان تحت الحمایه در مدار فرانسه قرار گرفتند.

 لیبی در سالهای ۱۹۱۱-۱۹۱۲ توسط ایتالیا فتح شد و- پس از سلطنت بریتانیا از ۱۹۴۳ تا ۱۹۵۱- در همان سال ۱۹۵۱ استقلال یافت. حتی قبل از شکست پورت عالی در طول جنگ جهانی اول، فرانسه و بریتانیا بقایای امپراتوری عثمانی را با معاهده سایکس-پیکو در سال ۱۹۱۶ به اشتراک گذاشتند که به موقع در کنفرانس سن رمو در سال ۱۹۲۰ مورد احترام قرار گرفت و نتایج آن توسط اتحادیه به تصویب رسید.

بعد از آن درسال ۱۹۲۱ اختیارات لبنان و سوریه کنونی را به فرانسه و بر فلسطین، ماوراء اردن (از ۱۹۴۹ اردن) و عراق به بریتانیای کبیر واگذار کرد.

این دستورات درسال ۱۹۲۲ عملیاتی شدند. جزئیات مهم: مأموریت بریتانیا در مورد فلسطین شامل بیانیه بالفور بود که در آن وزیر امور خارجه بریتانیا در سال ۱۹۱۷ به کنگره جهانی صهیونیسم متعهد شد که “ایجاد خانه ملی یهودیان در فلسطین” را ترویج کند.

اما نفوذ لندن در آنچه که قرار بود به خاورمیانه تبدیل شود، قبلاً در نیمه دوم قرن نوزدهم غالب بود. و از طریق شبکه پیچیده ای از معاهده ها و تحت الحمایه ها با هدف ایمن سازی زمین و مهمتر از همه مسیرهای دریایی به سمت مرکز ثقل امپراتوری ویکتوریا: هند بیان شد.

 از سال ۱۸۸۲، نیروهای بریتانیایی درمصر فرود آمدند تا از کانال سوئز محافظت کنند که امکان دسترسی سریع از مدیترانه به دریای سرخ را فراهم می کرد و از دور زدن آفریقا جلوگیری می کرد.

 ساخت کانال (که در سال ۱۸۶۹ افتتاح شد) خزانه خدیو را به قدری خالی کرد که مصر در سال ۱۸۷۵ اعلام ورشکستگی کرد و این به بریتانیای کبیر اجازه داد تا امور مالی محلی را تأمین کند و نفوذ خود را بر کشور تا حدی گسترش دهد که به طور غیررسمی تعریف شده بود.

 یک تحت الحمایه محجبه که رسماً در سال ۱۹۲۲ با اعطای استقلال مصر به پایان رسید، اما در واقع این کشور تنها در سال ۱۹۵۲ به دست آورد، زمانی که کودتای افسران آزاد نه تنها به سلطنت فاروق پایان داد، بلکه به سلطنت نیز پایان داد.

نفوذ انگلیسی همچنین بریتانیای کبیر از سال ۱۸۳۹ تحت الحمایه خود در عدن (در جنوب یمن کنونی) و از سال ۱۸۹۲ یک تحت الحمایه در ساحل موسوم به (ساحل پیمان) برای کنترل مسیرهای دریای سرخ و خلیج فارس به سمت ایجاد کرده بود.

هند استقلال در سال ۱۹۶۷ به تحت الحمایه عدن اعطا شد و تنها در سال ۱۹۷۱ به امارات‌های ساحل اعطا شد، زمانی که اکثریت آنها تصمیم گرفتند در یک کشور واحد: امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) فدراسیون شوند. امارات شامل: ابوحابی، عمان، دبی، الفعیره، رأس الحیمه، الشاریگه است.

اقتصاد سیاسی و منافع استراتژیک نوین آمریکا در خاورمیانه

حسین پوراحمدی استادیار گروه علوم سیاسی در دانشگاه شهید بهشتی نیز؛به اقتصاد سیاسی و منافع استراتژیک نوین آمریکا در خاورمیانه اشاره می کند و می نویسد؛ طرح «خاورمیانه بزرگ» و سیاست های مرتبط با آن به معنای اصلی سیاست گذاری خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه تبدیل شده است و تلاش های گسترده ای آغاز گردیده تا به ویژه با مشارکت دولت ها، منابع و توانمندی های منطقه و البته هدایت و رهبری کاخ سفید در راستای اصلاحات به کار گرفته شوند. هدف غایی این اصلاحات، ادغام منطقه خاورمیانه در نظام اقتصاد سیاسی جهانی است.

به طوری که قطب آن را در منطقه، اسراییل تشکیل دهد و در راستای منافع کلان آمریکا حرکت کند. بدین ترتیب از یکسو تهدید علیه منافع لیبرال دموکراسی غرب که در پی رشد اسلام گرایی در این منطقه افزایش یافته است و ایده «برخورد تمدن ها» آن را مفهوم سازی کرده است از میان برداشته خواهد شد و از سوی دیگر امنیت، استیلا و منافع اسراییل در همکاری با کشورهای منطقه تحقق می یابد. نوشتار پیش روی در همین زمینه اهداف و منافع استراتژیک نوین آمریکا در خاورمیانه را از منظر اقتصاد سیاسی مورد بررسی قرار می دهد.

پروفسور «هالیدی» نیز در کتاب جدید خود، تاریخ خاورمیانه را طی دو قرن گذشته بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که منطقه خاورمیانه، به دلیل مداخلات خارجی و جنگ های داخلی و قومی و نیز مسئله فلسطین هیچ گاه روی ثبات را به خود ندیده است.
وی همچنین در این کتاب، چگونگی ظهور و پیدایش حرکت های ایدئولوژیکی دینی و سیاسی و از جمله مهم ترین آن، یعنی حرکت قومی عربی که در دهه پنجاه و شصت، توسط بعث و ناصریسم رخ نمود و در پی آن نیز حرکت های اسلام سیاسی را بررسی کرده است.

فهرست کشورهای خاورمیانه

    عربستان سعودی- عراق- ایران -سوریه – امارات متحده عربی – ترکیه -عمان – کویت-اردن-اسرائیل- مصر-قبرس -بحرین-  قطر- یمن- لیبی- لبنان

روزنامه نگار و دانش آموخته علوم سیاسی