آرمان تبریز-ابوالفضل وصالی:درحالیکه صاحب نظران از خطر نابودی بخش اعظم فرصت های شغلی به واسطه ی پیدایش هوش مصنوعی در جهان خبر می دهندو پیش از آن نیز به کار گیری ربات های الکترونیکی به جای نیروی انسانی در صنایع پیشرفته دنیا این نگرانی را مضاعف کرده است،تشویق مقامات حکمرانی کشور برای افزایش زاد و ولد و تکثیر جمعیت به تصور نیاز آینده ی مملکت به نیروی جوان عمدتا جهت به گردش در آوردن چرخ های کارخانجات و هم چنین مدیریت های جامعه موجبات تامل و تأنی بسیاری را حتی در اظهار نظر های عمومی فراهم آورده است!
اگرچه آحاد مردم و خصوصا قشر جوان در اثر بحران وجود فرصت های شغلی قابل اتکا و یا بیکاری محض و نیز هزینه های سرسام آور معیشتی و ملزومات زندگی آبرومند نه تنها تمایلی به فرزند آوری آن هم از نوع تعدد توصیه شده ازسوی مسوولان بلکه حتی به اصل ازدواج نشان نمی دهند و چه بسی مشکلات اقتصادی ناشی از این معضل فزاینده بنا به آمارهای تلخ مراکز رسمی به جدایی زوجین در همان سال های اول ازدواج می انجامد بطوریکه مشوق های حکومتی هم در این خصوص چندان ثمر بخش نبوده است، ضمن اینکه برخی گزارش ها حکایت از ازدواج های صوری برای اخذ وام ها و امتیازهای تخصیصی کم بهره به این منظور دارد!
این درحالی است که هم اکنون در شرایط جمعیت حاضر علاوه بر تلنبار شدن وحشتناک سازمان ها و دستگاه های دولتی و عمومی کشور به نیروی انسانی مازاد بر نیاز و ظرفیت های واقعی ، حتی تمام کسب و کارها ی مختلف و صنوف خصوصی ولو مشاغل کاذب از قبیل دستفروشی و مسافرکشی و زباله گردی و حمالی و غیره به مراتب درحد نگران کننده ای از مرز اشباع فراتر رفته است و هیچ بعید نیست ورود هوش مصنوعی و ربات ها و تکنولوژی های جدیدی که بطور اعجاب انگیز دراثر دستاوردهای علمی بشر به سرعت خلق می شوند و جای نیروی انسانی را با عملکرد دقیق و سریع و بدون نگرانی از اعتصاب و اعتراض و مطالبات می گیرند، چه بسی افزایش جمعیت خود به یک چالش جدی برای جوامع تبدیل شود!
هرچند شاخص توسعه یافتگی هر جامعه ای به طریق اولی به میزان رفاه و آسایش و آزادی های انسانی و سیاسی و امنیت بستگی دارد و کثرت جمعیت خصوصا اگر با فقدان ساختارهای فوق توام نباشد فجایعی را تولید می کند که فقر و فساد و انحطاط و ناامنی و نابسامانی های اجتماعی نتیجه ی ناگریز آن است بطوریکه طبق ارزیابی های انجام گرفته از سوی نهادهای بین المللی ۱۰ کشور اول مرفه و خوشبخت جهان که مردمان آنها از ویژگی های جامعه ی توسعه یافته اشاره شده برخوردارند اغلب کمتر از ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارند.
فلذا غرض از درج این وجیزه یادآوری توجه به ابعاد و تبعات افزایش جمعیت است که چه بسی در کشوری خصوصا با وضعیت مدیریت های مشابه کشور ما، به مراتب بیشتر از آنچه موجب مزیت باشد از جنبه های مختلف منجمله مصرف منابع و تخریب اجتناب ناپذیر محیط زیست، موجد مصیبت و فجایع اجتماعی شود و هزینه های گزاف آن بر گرده ی نسل آینده ای بیافتد که احیانا سهم و حق زندگی انسانی و اصولی آحاد آنها پیش خور تصمیم گیری های انتزاعی و تک بعدی و البته اشتباه برخی مدیریت های بحث برانگیز کنونی
شده باشد بطوریکه برخی موارد آن در وضعیت فعلی تجربه شده است و به عنوان مشتی از خروار و به جهت جلوگیری از اطاله کلام تنها اشاره به مجملی از حدیث مفصل مبنی بر اعتراف به اشتباه بودن انتخاب نام « بهمن » بر روی سیگار تولید داخلی بعد از چهل و چهار سال کفایت می کند تا بماند مصادیق مهم مدیریتی و سیاسی و بین المللی که ذکر موارد آن مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد!