آرمان تبریز: دکتر محمد اصغری، استاد تمام گروه فلسفه در دانشکده ادبیات و زبان های خارجی دانشگاه تبریز هستند.
دکتر محمد اصغری در نشستی با محمد فرجپور باسمنجی
از چاپ دوم کتاب خودش می گوید.که چکیده گفتگوی این نشست تقدیم دوستداران فلسفه می شود.
کتاب درآمدی بر فلسفه های معاصر غرب نوشته دکتر محمد اصغری در ۶۳۳ صفحه توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به قیمت ۲۸۵ هزار تومان در اسفند ۱۴۰۱ روانه بازار کتاب فلسفی ایران شده است.
دکتر محمد اصغری، استاد تمام فلسفه دانشگاه تبریز، کتاب ها و مقالات متعددی منتشر کرده و نویسنده ای است که برای او نوشتن امری حیاتی و مهم در امر آموزش فلسفه است. او درباره نوشتن کتاب می نویسد: نوشتن کتاب برای یک نویسنده هم دشوار است هم آسان؛ دشوار است چرا که دغدغه فهم مخاطب از مطالب کتاب را دارد و اینکه تا چه حد موفق شده تصویری روشن و گویا از مطالب کتاب به ذهن خوانندهاش منتقل کند و این خود یک بحث عمیق هرمنوتیکی و کاملاً فلسفی است و خود میتواند موضوع چندین کتاب باشد. آسان است چرا که خودش در سفر فکری قرار دارد و تجربه زیسته این سفر را روایت میکند و لذا گویی به گفته سقراط، البته از زبان دریدا، حقیقت در دیالوگ آشکار میشود ولی این مطالب که مینویسم دیالوگ نیست؛ بلکه کپی دیالوگ است یعنی نوشتار. پس من الان سخن خود را نقض کردم! البته باکی نیست این نقص نیست بلکه حسن است چرا که دوام دیالوگ به نوشتار است و این کار من را آسان میکند.
نویسنده این کتاب می گوید که سعی کرده ام به زبان روشن و گویا فلسفه های معاصر غرب را در قالب اندیشه های فیلسوفان برجسته برای خواننده ایرانی اعم از دانشجویان و اساتید برای تمامی عموم مردم که علاقه مند به فلسفه هستند بیان کنم. مکاتب و جریان های بانفوذ فلسفی مثل پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، پست مدرنیسم، پراگماتیسم و فلسفه های تحلیلی و پسا تحلیلی را برای خواننده ایرانی به زبان گویا و روشن معرفی کنم. ایشان در ادامه می گویند که این کتاب حاصل ۱۵ سال تدریس فلسفه های معاصر غرب در گروه فلسفه دانشگاه تبریز است که در مقاطع مختلف تحصسلی رشته فلسفه در قالب دروس فلسفی تدریس شده و اکنون بعد از سال در سال ۱۳۹۹ اولین نسخه آن توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چاپ و روانه بازار کتاب ایران شد و در همان سال اول مورد استقبال گسترده علاقه مندان به فلسفه و مباحث فلسفی قرار گرفت. این کتاب در سه بخش به بررسی و تحلیل فلسفه های اروپایی و آمریکایی پرداخته است. در سال ۱۴۰۱ نیز به چاپ دوم و ویرایست دوم رسید.
دکتر اصغری در ادامه به تفاوت چاپ اول و چاپ دوم کتابش اشاره می کند و می افزاید که در ویراست دوم سه فیلسوف به جمع هجده فیلسوف نسخه اول اضافه شده و جمعاً بیست و یک فیلسوف در چاپ دوم گنجانده شده است. ایشان به اسامی این فیلسوفان اشاره می کند و می گوید که چارلرز سندرس پیرس ، جان سرل و هیلاری پاتنم سه فیلسوفی هستند که در نسخه جدید اضافه شده اند. همچنین در مقدمه کتاب به ریشه های فکری و فلسفی فلسفه های معاصر غربی اعم از اروپایی و آمریکایی اشاره کرده و معتقد است که پنج متفکر سهم مهمی در تکویل و شکل گیری فلسفه های معاصر مثل پدیدارشناسی، پست مدرنیسم، اگزیستانسیالیسم، فلسفه تحلیلی و فلسفه های پراگماتیستی آمریکایی دارند و آن پنج متفکر عبارتند از کانت، هگل، مارکس، نیچه و فروید.
او می افزاید در این کتاب سعی کرده ام نفوذ فیلسوفان بر اندیشه یک فیلسوف و نفوذ خود آن فیلسوف بر سایر فیلسوفان را بیان کنم. دلیل این کار این است که بتوان پیوستگی فکری متفکران را به آسانی رد یابی کرد. او در این کتاب به آینده فلسفه نیز اشاره کرده و قسمت آخر کتاب را با تیتر «آینده فلسفه» به پایان رسانده است. نویسنده در این قسمت می نویسد: «با نگاهی به تحولات فلسفی در قرن بیستم میبینیم که جریانها و مکاتب و جنبشهای فلسفی اوایل قرن بیستم در اواخر قرن بیستم دچار دگردیسی و پوستاندازی شدیدی شدند و حتی برخی از این جریانها و مکاتب مثل اگزیستانسیالیسم تقریباً از صحنه فلسفی کنار رفتند. برخی دیگر از این جریانهای فلسفی با نقدهای کوبنده فیلسوفان پرورشیافته درون این سنتهای فلسفی از آرمانهای بلندپروازانه خود دست کشیدند. اگر بخواهیم مثالی بیان کنیم، حتماً باید به فلسفه تحلیلی اشاره کنیم. شاهدیم که فلسفه تحلیلی در دستان و ویتگنشتاین دوم و کواین و نیز دونالد دیویدسن به جریان پساتحلیلی با رگههای پراگماتیستی تبدیل شد. پراگماتیسم کلاسیک در دستان رورتی و پاتنم بهروزرسانی شد و دیگر روشها و مسئله ذهن در کانون توجه پراگماتیسم جدید قرار نگرفت و در عوض توجه به زبان و بیاعتمادی به علمگرایی و روش علمی جایگزین آنها شد. نسخه جدید پراگماتیسم با مبانی پستمدرنیستی و هرمنوتیکی توجه خود را به مسائل اجتماعی و فرهنگی بشر معطوف ساخته است.»
دکتر اصغری به تفکر نوظهور بین رشته ای و نقش علوم مختلف در تعامل با یکدیگر در شکل دهی زندگی بشر اشاره می کند و معتقد است اتفاق دیگری که در حال وقوع است این است که ظهور تفکر بین رشتهای و کم رنگ شدن مرزهای علوم و درهمتنیدگی علوم و رشتهها و ظهور اندیشه کل گرایانه در این نوع رشته ها نویدبخش آن است که تقدم و تأخر علوم که در فرهنگ گذشته امر مسلم تلقی میشد و غالباً علم فیزیک به عنوان علم برتر بین علوم تجربی دانسته میشد، اکنون و در آیندهای نزدیک نیز دیگر نقش اصلی را ایفا نخواهد کرد. در این میان فهم تفکر بین رشتهای یک فهم فلسفی است. فلسفه همواره در تغییر و تحولات علوم حضور پررنگی داشته و دارد و تفکر بین رشتهای اساساً تفکری فلسفی است تا علمی. امروزه فلسفه ذهن قرن بیستم در کنار علم اعصاب، زیستشناسی، علوم شناختی و هوش مصنوعی در روزگار ما خبر از فلسفه ذهنی دارد که نه تنها ماهیتی متفاوت با فلسفه ذهن سنتی دارد بلکه یافتههای حیطه فلسفه ذهن معاصر عمدتاً ماهیتی کاربردی دارد که هوش مصنوعی و ربات های هوشمند از دل چنین فلسفهای پابه عرصه هستی گذاشتهاند. سوالات فلسفی سنتی اکنون در بستر تفکر بین رشته ای تنها ماهیتی متفاوت پیدا کرده اند بلکه جواب های این سوالات نیز بیش از آنکه یقینی باشد بیشتر آمیخته به احتمالات خواهند بود. به همین دلیل فلسفه آینده ما برای همیشه از جستجوی یقین، از جستجوی حقیقت عینی، از تقدم ذهن بر عین یا تقدم عین بر ذهن دست خواهد کشید و روش توصیف از سنخ پدیدارشناختی و هرمنوتیکی جای روش تبیین علی و معلولی و منطقی از نوع دو ارزشی P یا Q را میگیرد. اما کماکان پرسشهای فلسفی مطرح خواهند شد که از یونان باستان تا امروز مطرح شدهاند لیکن انتظار نخواهیم داشت که پاسخهای قطعی بیابند و از همه مهمتر اینکه گاهی صورت سوالها عوض شده و میشوند. اگر زمانی پرسیده میشد که «علم بهتر است یا ثروت؟» اکنون معلوم شده که چنین سوالی بر اساس منطق دو ارزشی P یا Q بوده و ماهیت سوال استبدادی است و مخاطب را مجبور میکند یکی را انتخاب کند و حق انتخاب را از او سلب میکند. اما در مقابل این سوال، سوالی به شکل دموکراتیک مطرح میشود و آن این است «به نظر تو چه رابطهای بین علم و ثروت است؟» پاسخ به این سوال به تعداد مخاطبان این سوال است و لذا به اندازه فهم هر کسی پاسخی به این سوال داده میشود. بنابراین، فلسفه در زمانه ما نسبت به زمانه گذشته خودش تساهل و مدارای بیشتر از خود نشان میدهد و دیگر ادعا نمیکند که دنبال حقیقت عینی و مطلق است بلکه با کنار گذاشتن این تلقی از حقیقت و استقبال از دیدگاهها و منظرهای متفاوت نیچهایوار خودش میرود هر چه بیشتر فضای تساهل و مدارا را در گفتگوی فلسفی بین انسانها در فرهنگهای مختلف جهانی مهیا سازد. امروز ما به سمت تفکر بین فرهنگی و دیالوگ فرهنگی میرویم. ما امروز تفکر مشرق زمین را از مکتب کیوتو تا مکتب شیکاگو و مکتب ماربورگ و مکاتب نوظهور در آمریکا و اروپا میتوانیم ردیابی کنیم.
کتاب درآمدی بر فلسفه های معاصر غرب از هوسرل تا رورتی اکنون به عنوان کتاب درسی نیز در برخی از گروه فلسفه دانشگاه های ایران در مقاطع مختلف تحصیلی در رشته فلسفه تدریس می شود.مزید اطلاع علاقه مندان، ویراست دوم کتاب درآمدی بر فلسفه های معاصر غرب: از هوسرل تا رورتی توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با قیمت ۲۰۰ هزار تومان در اسفند ۱۴۰۱ منتشر شد . علاقه مندان می توانند از طریق سامانه کتاب پژوهشگاه علوم انسانی (https://books.ihcs.ac.ir/ ) این کتاب را به راحتی تهیه کنند.