بدرود سردار چریک
بدرود سردار چریک
آرمان تبریز-شهادت سردار سلیمانی امر غیر مترقبه ای نبود ، او دیری است در مرز های شهادت پرسه می زند و مرگ را به استهزاء می کشد و به سادگی از عمق نگاهش می شد این تمنا و حسرت را فهمید ، وکردارش نیز همسو با اعتقادش بود و به راهی که برگزیده بود با تمام خلوص ایمان داشت .

آرمان تبریز-شهادت سردار سلیمانی امر غیر مترقبه ای نبود ، او دیری است در مرز های شهادت پرسه می زند و مرگ را به استهزاء می کشد و به سادگی از عمق نگاهش می شد این تمنا و حسرت را فهمید ، وکردارش نیز همسو با اعتقادش بود و به راهی که برگزیده بود با تمام خلوص ایمان داشت .
اوچریکی بود محو در ایمان خویش و سیّاسی در سیره اش راهی نداشت ، و به همان قدرکه در مصاف با دشمن سینه چاک و بی پروا بود ، در تواضع و افتادگی با مردم بی منتها و بی منت ؛ منزلتش را ملوث به آفت دنیا زدگی و زخارف آن نکرد ، و درهنگامه ای که برخی سبقه ی خویش را ازهم دوره گی با چون اوهایی در نهای منت چونان غنیمتی از میدان دشمن به نقد جور برمردم ومیهن به فرض حق مطلق با آز و وَلع سیری ناپذیر دست مایه ی ثروت و قدرت اندوزی خود و خاندانشان کرده بودند ، و واژه های مقدس را به لوث تمنیات دنیوی می آلودند ، او همانی ماند و مرد که می نمود . و این کیمیایی در زمانه ی زنگار گرفته از ریا و تزویر است و لاجرم بر دوست و دشمن قابل تکریم و تعظیم .
ویلاهای او نه لواسانات و سرسبزی های شمال که خط مقدم سرزمین های خونین جنگ با دشمن بود از شامات تا عراق وغزه ، در جیبش « گرین کارت » دایمی داشت اما نه از سرزمینی که آن را بلاد شیطان می نامید بل از جنت جهان باقی که در شوق و شورش می سوخت و از عطشش لَح لَح می زد ، مرگ بر شیطان بزرگ کمتر می گفت چونان آنانکه درمناصب میهن ، دُردانه هایشان زیرپرچم دیاری که بر آن ملقبش می سازند ، فارغ البال برمصایب مردم پوزخند می زنند و خود مزورانه بر سر مزار شهیدان اشک تمساح می ریزند ؛ وراستی چه مغلطه و خزغبلاتی مضحک ؛ خانواده ای شهید پروردرسرزمین شیطان بزرگ !
اینچنین بود که او تعظیم دوست و دشمن را برانگیخت و مرگش تمامیت جهان را تکان داد و چه ریاکارند و مکارو بس حیله گر آنانکه با حب شیطانی دنیا ومهرتزویربرجبین ، بی شرمانه ازشهیدان میراث خواری می جویند .
های ؛ ای آنانکه مزورانه فریاد مرگ بر شیطان بزرگ سرمیدهید و زیرتابوت شهیدان، آتش شهوت قدرت و ثروت و زخارف دنیا وجودتان را شعله ور ساخته است ، شرم کنید و شرّازسرملک و ملت بردارید که خیانت های بی رحمانه تان برمردمان بسی طعنه بر خباثت های دشمن می زند !
بدرود سردار، که سیره ی صادقانه ات برراهی که مومنانه گزیده بودی ، ولو با هرخدشه ای برآن ، سزاوار تکریم است . مبارکت این شهادت و رهایی از درد زمانه ای که آرمان های انقلاب و شهیدان ناجوانمردانه به یغما می روند .
ابوالفضل وصالی –
۹۸/۱۰/۱۴