آرمان تبریز-احمد بایبوردی؛مسئولیت ها و پست ها درجامعه به لحاظ تفکر توحیدی برای خدمت کردن هستند اما در تفکر غیرتوحیدی این مسئولیت ها منبعی برای درآمدزایی و سودجویی محسوب می شوند. اگر کسی بخواهد از طریق نزدیک شدن به کانون های ثروت به قدرت دست یابد، نشانگر آن است که نگاه او، نگاهی توحیدی نیست و لذا هدف او هم خدمت نیست.
عکس این موضوع هم صادق است اما اگر کسی به کانون های قدرت و ثروت نزدیک شود تا اهداف خود را پیگیری کند راه او کاملاً نامشروع است. در هر کشوری افرادی هستند که با فرصت طلبی به دنبال منافع خود هستند و تلاششان این است که از ظرفیت های افراد و نهادهای مختلف استفاده کنند. هرکس که مسئولیتی چه در دولت چه در مجلس و چه در جاهای دیگر پیدا می کند در معرض خطر قرار می گیرد و باید مراقبت های لازم را بکند. بعضاً دیدیم که شخصیت هایی مراقبت نکردند و آسیب دیدند.
مقام معظم رهبری نزدیک شدن به صاحبان قدرت و ثروت را خطری بسیار بزرگ برای کسانی می دانند که وارد عرصه خدمت به مردم می شوند .
ایشان بارها تاکید فرموده اند «اگر کسی بخاطر تأمین نمایندگی در مجلس بعدی، به صاحبان ثروت و قدرت نزدیک شود، خدا از این کار بسیار زشت نمی گذرد و انتقام الهی، حتما بر سرنوشت او اثر خواهد گذاشت، ضمن اینکه این گونه کارها بر جامعه هم اثر منفی می گذارد.»این هشدار و توصیه رهبر معظم انقلاب درباره پرهیز از نزدیکی به کانونهای قدرت و ثروت، ذهنها را متوجه این سوال کرد که کانونهای قدرت و ثروت شامل چه جریانها یا محفلهایی هستند؟ این کانونهای قدرت از چه طریقی قصد یارگیری و تاثیر گذاری در انتخابات مجلس نهم را دارند؟ اساسا این کانونهای قدرت چه اهدافی را دنبال میکنند و چرا انتخابات مجلس نهم برایشان واجد اهمیت است؟نمایندهای که وامدار ثروت ثروتمندان یا قدرت قدرتمندان باشد بر سر بزنگاه در انجام وظیفه خود باز خواهد ماند.نمایندگان وامدار نخواهند توانست وظیفهای را که در مقابل مردم که نمایندگی آنها را دارند به درستی انجام دهند. وارد شدن نمایندگان به مجلس از طریق ارتباط با کانونهای قدرت و ثروت خیانت محسوب میشود و اهمیت فرمایش مقام معظم رهبری از این جهت است.
مقام معظم رهبری با تذکر به نمایندگان به آنها گوشزد کردند که به سراغ صاحبان قدرت و ثروت نروند، . نامزدهای مجلس باید با تعامل و ارتباط با مردم، از آنها رأی بگیرند نه تعامل با ثروتمندانی که میتوانند برای آنها رأی بخرند یا قدرتمندانی که میتوانند برای آنها رأی بسازند. کانونهای ثروت شامل دو بخش کانونهای ثروت خصوصی و عمومی است. اولین اشکال اتصال به این کانونها، وامداری نامزدها به صاحبان ثروت است. این وامداری سبب خواهد شد تا استقلال نمایندگان ملت خدشهدار شده و نمایندهی مردم به جای اینکه ملت خود را نمایندگی کند، مصالح و مفاسدحامیان مالی خویش را در نظر بگیرد.در اتصال به ثروت عمومی (بیت المال) اما خطر مضاعفی کشور را تهدید خواهد کرد. شاید پذیرش بهرهمندی از ثروت اشخاص در ابتدای امر حرمت قانونی یا شرعی نداشته باشد اما مسلماً بهرهبرداری ثروتهای عمومی و بیتالمال مسلمین جهت راهیابی به ارکان حکومت هم حرمت شرعی دارد و هم حرمت قانونی. علاوه برآن اگر فرضاً یکی از نامزدهای راهیابی به مجلس شورای اسلامی برای رسیدن به هدف خود از کمکهای مالی دولتی بهرهمند شود آنگاه حتی در صورت راهیابی به مجلس او چگونه خواهد توانست به وظایف نظارتی خود در قبال تخلفات احتمالی حامیان خود در دولت عمل کرده و در برابر انحرافات احتمالی آنان فریاد عدالت خواهی سر دهد؟
کانونهای قدرت نیز همچون کانونهای ثروت اعم از دولتی و غیردولتی است. اتصال به کانونهای قدرت برای راهیابی به ارکان حکومت از جمله آفتهایی است که نظام سالم سیاسی را تهدید میکند. مهمترین نتیجهی این خطر علاوه بر وامداری سیاسی افراد به کانونهای قدرت، به وجود آمدن طبقهی از مسئولان حکومتی است که تنها ملاک برتری و امتیاز آنها بر دیگران نسبتهای خویشاوندی، دوستی، طایفهای و گروهی آنها با صاحبان قدرت است. این در حالی است که اساساً نظام اسلامی برای مبارزه با خویشاوندسالای، رفیق بازی، طایفه سالاری و امتیاز طلبیهای بی ریشه شکل گرفت.بالاترین و با فضیلت ترین خصوصیات یک نماینده را داشتن روحیه ای بسیجی می باشد.روحیه بسیجی به این معنا نیست که در عرصه های نظامی حضور داشته باشد، بلکه باید با روحیه ای جهادی و بسیجی، انسانی فداکار بوده و تنها ارزش ها و ملاک های والای اسلامی برای او حائز اهمیت باشد، و به یقین که اگر این روحیه والا در او نمایان شد، به راحتی می تواند در برابر کانون های قدرت و ثروت ایستادگی کرده و نسبت به جریان های انحرافی و فتنه گران عکس العمل نشان دهد و در برابر آنها ایستادگی کند.
همانطور که درتاریخ نقل شده است در غدیر خم همه آمدند و با علی (ع) بیعت کردند، اما بعد از ۷۱ روز که پیامبر اسلام (ص) رحلت میکند چه اتفاقی روی میدهد که همان مردم حاضر در غدیر خم، ۱۸۰ درجه دچار چرخش میشوند و در ماجرای ثقیفه دستان علی را میبندند و در کوچههای مدینه ایشان را میکِشند؟امان از روزی که جامعه دچار غفلت شود و امان از روزی که سردمداران یک جامعه متکی به قدرت و ثروت شوند.بدیهی است که متکی شدن سردمداران جامعه به قدرت و ثروت اتفاقی بود که در این مدت ۷۱ روز روی داد.و مسیر تاریخ را به نوعی تغییر داد. مدیران و مسئولان آن زمان مانند زبیر دچار دنیاطلبی شدند و به کانونهای ثروت نگاه کردند؛ در این مدتی که ذکر شد کانونهای ثروت خودنمایی میکنند البته این موضوع تکیه بر کانونهای قدرت و ثروت مخصوص دوران حضرت علی (ع) نیست، زیرا این موضوع در تمام دوران رهبران الهی وجود داشته است.آن چیزی که آفت امروز ما هم محسوب میشود همین موضوع است؛ چون هر مدیری که میبینید دچار انحراف و مشکل میشود، شک نکنید یا متوجه کانونهای ثروت است و یا متاسفانه با اتصال به کانونهای قدرت، اصل خود را فراموش کرده است.در جامعه ای زندگی می کنیم که وزن رای یک متعاد تزریقی با استاد دانشگاه وفرد اندیشمند وفرهیخته یکی است در این شرایط انتخاب شدن وانتخاب کردن سخت است.چرا باید یک صاحب کارخانه یا مالک باشگاه یا صاحب بیمارستان و…… ازکسی برای گرفتن پست حمایت کند؟! در طول این چهل سال بعد از انقلاب شاهد بوده ایم که این حمایت های غیر متعارف باعث به وجود آمدن کانون های فساد گردیده اند . مسئولیتی که بر اساس شایستگی به دست نیامده باشد وبر اثر لابی وسهم خواهی کسب شود عملا حافظ منافع عده قلیلی خواهد بود واین دقیقا مخالف منشور انقلاب وفرمایشات عالمانه مقام معظم رهبری است.
جالب اینجاست که ما در فرهنگ غنی شیعه نمونه های عینی جالبی داریم مثلا در زمینه شایسته سالاری نحوه به خلافت رسیدن امام علی( ع) مصداق روشنی است که همه مردم وخواص احساس نیاز کردند ودور امام جمع شدند واز او خواهش کردند که این مسولیت بزرگ هدایت جامعه را بر عهده بگیرد در جامعه برعکس هست.مدیری زیر دست همواره مترصد زیر آب زدن مدیر مافوق خویش است که فورا قدرت را تصاحب کند وبه همه کانون های قدرت وثروت متوسل می شود وبرای بدست آوردن پست دست به هر کاری می زند.الان وضعیت طوری شده است در تمامی قوای سه گانه برای کسب قدرت ودریافت پست مدیریتی باید رایزنی کرد منت کشید امتیاز داد ودر آخر دست به دامان کانون های ثروت وقدرت شد.انسان عادی وضعیف وعوام به ندرت دچار اختلاس وظلم کبیر می شود واکثرا این صاحبان قدرت وثروت هستند که در پرونده های فساد حضور پررنگی دارند وحالا چطور مدیر محترمی که وامدار این طیف برای دستیابی به قدرت است می تواند در برابر آنها مقاومت نماید؟! پرورش مدیران آینده و آن هم در کلاس جهانی نیازمند به شناسایی افراد با شایستگی های ویژه است و مستلزم برنامه ریزی اصولی در جهت توانمند نمودن آنهاست.ضرورت ایران امروز برای حضور در عرصه های جهانی و تحقق برنامه های توسعه و سند چشم انداز توسعه کشور که ایران را کشوری دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در مقیاس منطقه ای، توسعه یافته همراه با رشد شتاب علمی، کاهش نرخ بیکاری و ارتقاء سطح و کیفیت زندگی مردم تصویر کرده است، با داشتن منابع غنی و مردمانی خلاق، فقط و فقط شایسته سالاری و شایسته محوری است. در پس شایسته سالاری است که مدیران توانمند و شایسته سکان اداره امور کشور را به دست گرفته و با تلاش خویش و اعتماد و حمایت مردم راه ترقی ایران اسلامی را طی می کنند. باید در راستای تحقق عدالت محوری، از همه کسانی که مستعد هستند و می توانند به صورت بالقوه نیازهای آتی کشور را برطرف کنند دعوت شود، آنها وارد مراکز فرایند ارزیابی و آزمون شوند، شایستگان انتخاب و به کار گمارده شوند. کانون های ارزیابی که به جهت ماهیت و کارایی، برخی متخصصان از آن به عنوان کانون های توسعه نام می برند ابزاری قدرتمند برای شناسایی شایستگان و تحقق شایسته سالاری است.
- منبع خبر : آریا